نوشته شده توسط : علی محمدی پور

در این مقاله سعی می کنیم پاسخ کاملی برای سوال بلو چیپ (Blue chip) چیست؟ ارائه دهیم و به بررسی ارتباط عمیق بین بلو چیپ در دنیای سرمایه گذاری سنتی و دنیای کریپتو بپردازیم و این ارتباط را به طور جامع شرح دهیم. همانطور که می دانید در تمام کشور های جهان وجود تورم موجب می شود که زندگی افراد با مشکلات عمده ای مواجه شود. به وجود آمدن تورم موجب می شود که سرمایه گذاران بازارهای مالی و همچنین افراد عادی تلاش کنند تا با راهکار مناسب ارز پول نقد خود را حفظ کنند. به نظر می رسد بیت کوین یکی از بهترین راهکار های حفظ ارزش پول است، در جهان امروزی بیت کوین به یک پناهگاه امن برای حفظ ارزش پول تبدیل شده است. این پناهگاه، قوانین حاکمیتی مخصوص به خود را دارد که باعث می ‌شود آن را از دیگر کریپتوکارنسی‌ ها و انواع مختلف دارایی متمایز بدانیم و همین امن بودن محیط آن موجب شده است که افراد بسیار زیادی جذب آن شوند.

بلو چیپ چیست؟

بلو چیپ چیست؟

بهتر است بدانید که در زبان فارسی تعاریف گوناگونی برای Blue chip وجود دارد. در زبان فارسی بلو چیپ را با نام هایی همچون بلو چیپ و چیپ آبی یا حتی سهام آبی می‌ شناسند؛ در تعریف دقیق از Blue chip اینگونه می توان گفت که بلو چیپ در واقع یک نوع پول کازینویی بوده که نمایانگر ارزش یک دارایی است اما این اصطلاح از کازینو‌ها به دنیای مالی سنتی راه پیدا کرده تا به عنوان سهام‌ های با ریسک سرمایه گذاری پایین استفاده شود.

نکته بسیار ضروری در مورد بلو چیپ این است که کارایی بلو چیپ فقط در مبحث سهام و دارایی ها به اتمام نمی رسد بلکه در بازارهای مالی هر نوع فعالیت، بازار یا شرکتی که در شرایط سخت اقتصادی بتواند ثبات خود را حفظ کند و حتی به رشد خود ادامه دهد و با شکست مواجه نشود به عنوان یک بلو چیپ یا فعالیت با ریسک کم در نظر گرفته می‌ شود.

از بهترین مثال های رایج در مورد بلو چیپ می توان به شرکت های انرژی اشاره کرد. همانطور که در قسمت بالا گفتیم بلو چیپ فقط در دارایی ها محدود نمی شود بلکه می توان بلو چیپ را در شرکت های انرژی نیز یافت؛ این شرکت ‌ها حتی در زمان ‌هایی که رشد اقتصادی در کمترین رشد خود قرار دارد و حتی بازار‌های نفت و گاز نیز دچار بحران شده‌ اند، پایداری خود را حفظ خواهند کرد.

این شرکت ها حتی در بحرانی ترین شرایط اقتصاد یک کشور به فعالیت خود ادامه می دهند و ارزش سهام خود را حفظ می کنند حتی در مواقعی می توان مشاهده کرد که این شرکت ها در بحرانی ترین شرایط هم ارزش سهام خود را افزایش داده اند، پس بلو چیپ را می توان در این شرکت ها یافت.

مثالی برای بلو چیپ

مثالی برای بلو چیپ

برای درک بهتر موضوع این مقاله یعنی بلو چیپ چیست؟ به یک مثال بسیار ساده می پردازیم: 

شرکت انرژی انتخابی ما صندوق بازار انرژی با نام Energy Select Sector SPDR Fund است. این صندوق در واج جایی است که به دنبال سرمایه گذاری در این حوزه است و اطلاعات دقیقی از جریان بازدهی این بازار به ما ارائه می ‌دهد و افراد می توانند اطلاعات بسیار دقیق و جامعی از این صندوق دریافت کنند. این بازار قبل از محاسبه هزینه‌ ها، به قیمت انرژی و عملکرد بازدهی بخش شاخص انرژی اشاره دارد؛ این شاخص سعی دارد پس از S&P 500، ارائه موثری از اطلاعات شرکت ‌ها در بخش ‌های نفت، گاز و سوخت ‌های مصرفی و همچنین تجهیزات و خدمات انرژی را به سرمایه گذاران ارائه کند.

در سال 1998 صندوق انرژی تشکیل شد؛ این صندوق در طی این سال ها با مشکلات و بحران های اقتصادی همچون سقوط Dotcom، بحران 2008، پاندمی کووید 19 و اکنون نیز رویدادهای دیگری را که باعث افزایش تورم جهانی شده، تجربه کرده است این بحران ها را می تواند از بزرگترین بحران های اقتصادی محسوب کرد.

این صندوق گرچه با بحران های زیادی مواجه شده است اما علیرغم همه بحران‌ ها و مشکلات اقتصادی، همچنان بیش از 224% بازدهی داشته که حتی در سخت ‌ترین شرایط اقتصادی نیز بازدهی آن از ارزش حداقلی تعیین شده سقوط نکرده است و توانسته به فعالیت خود ادامه دهد. این بحران ها گرچه بسیار تخریب کننده بودند اما این شرکت توانست در مواجه با بحران ها سرمایه خود را در مدت کوتاهی بازیابی کند.

مثالی که در این بخش بیان کردیم به طور کامل بلو چیپ را تحلیل کرد؛ این صندوق، نمونه بارز یک Blue chip در سبد سرمایه گذاری است چرا که می ‌دانیم انرژی چیزی است که دنیا دائما به آن نیاز خواهد داشت؛ از این رو، ارزش سهام این صندوق همیشه با افزایش تقاضا، صعود می ‌کند.

نمونه‌ ای که در مثال قبل مشاهده کردید در اینجا نیز با شاخص Energy Recovery Inc تکرار می‌ شود و می توان آن را در این شاخص مشاهده کرد، این شاخص در NASDAQ لیست شده است و تمرکز آن بر روی ساخت تجهیزات بازیابی انرژی در حوزه گاز، نفت، شیمیایی و صنایع آب سراسر جهان است. با ارزیابی نمودار این شرکت متوجه خواهید شد که سهام آن حتی در سخت‌ ترین بحران‌ های اقتصادی نیز در حال رشد بوده است و با رکورد ارزش مواجه نشده است.

برای کسب اطلاعاتی در مورد رمزارزها و آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

بلو چیپ در دنیای کریپتو چگونه است؟

مثال هایی که در قسمت قبل در حوزه بورس و سهام بیان کردیم همگی در بازارهای سنتی رخ داده اند، شاید این سوال نیز برایتان مطرح شود که آیا آن ‌ها در دنیای کریپتو نیز تکرار می ‌شوند یا خیر؟

در جواب این سوال می توان با مشاهده رابطه رفتاری نزدیک بین بازار سنتی و دنیای مالی کریپتو به این نتیجه رسید که جواب این سوال مثبت است، بهتر است بدانید که بیت کوین به عنوان بزرگترین بلو چیپ دنیای کریپتو شناخته می ‌شود.

در ادامه به نمودار عمکرد بیت کوین و ارزش آن توجه کنید:

نمودار عمکرد بیت کوین

این نمودار به عنوان قدیمی ‌ترین نمودار قیمتی بیت ‌کوین از 5 جولای سال 2013 تاکنون شناخته می‌ شود و در این سال ها تغییر نکرده است.

اگر به ابتدای پیدایش بیت کوین و سیر تکامل آن تا امروز توجه کنید متوجه می شوید که این نمودار به ما اطلاعات غلط نمی دهد و روند رشد و تجدید ارزیابی BTC هیچ‌ گاه قرمز نبوده است. این ارز در روند قیمتی خود گرچه با نوسانات بسیار زیادی مواجه شده است اما همواره به قدیمی ‌ترین قیمت خود احترام گذشته است. برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید:

 اگر یک سرمایه گذار در 5 جولای سال 2013 به اندازه 1000$ بیت کوین خریداری می ‌کرد، در مجموع 15.26 بیت کوین در اختیار داشت که با توجه به نمودار قیمتی، در اگوست سال 2022، ارزش آن بالغ‌ بر 350.132.46 دلار آمریکا بود، بازدهی این سرمایه گذاری در طول فاصله 9 ساله بیش از 35,000% است، دستاور این مثال را خیلی کم می توان در دنیای مالی سنتی یافت.

نکته قابل تامل این است که وجود نوسانات در بازارهای مالی موجب شده است که بسیاری از تحلیلگران بازار معتقد باشند که بیت کوین و سایر کریپتوکارنسی‌ ها را نمی ‌توان به عنوان یک Blue chip حساب کرد چرا که این دارایی ‌ها به شدت پرنوسان هستند و این امر مانع برشمردن آن‌ها به عنوان سرمایه‌ گذاری کم خطر می ‌شود.

جهت آشنایی با دوره دکس تریدینگ، بر روی لینک کلیک کنید.

این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران در محاسبات خود این امر را که دنیای کریپتو با دنیای سنتی مالی متفاوت است در نظر نمی ‌گیرند و به این موضوع مهم توجه نمی کنند. در این مقاله مبحث مورد بحث ما در مورد شرکت ها و یا سهام نیست، بلکه بحث تکنولوژی است که به دنبال ایجاد یک واحد پولی غیرمتمرکز با کارایی بیشتر است. تمرکز ما بر روی این موضوع است، بهتر است بدانید که این واحد پول می‌ تواند تعاملات دیجیتال جدیدی را بین بازار‌های جدید شکل دهد.

در نهایت اینگونه می توان گفت که نمی ‌توان قوانین دنیای سنتی و واحد‌های اندازه گیری در آن را به صورت 100% بر روی بازار کریپتو اعمال کرد، بهترین دلیل این منطق، نمودار قیمت بیت کوین است.

آیا Blue Chip ها در بازار نزولی ایمن هستند؟

آیا Blue Chip ها در بازار نزولی ایمن هستند؟

حال یک کریپتوکارنسی را به عنوان یک بلو چیپ در نظر می گیریم البته توجه داشته باشید که این موضوع به معنای آن نیست که این دارایی تحت تاثیر بازار‌های نزولی قرار نخواهد گرفت.

ارزش یک کریپتوکارنسی همواره تحت تاثیر بازار‌های نزولی (Bear market) قرار دارد، در این بخش شما نیز بیت کوین را به عنوان شاخص ترین مثال در نظر بگیرید. این ارز پس از سقف 68,789.63 دلاری خود در نوامبر سال 2021، در محدوده 21,000 دلار معامله می ‌شد اما اگر به قیمت کنونی آن توجه کنید می بینید که قیمت فعلی آن کمتر از یک سوم سقف قیمت آن است، با این حال کسانی که در دو سال پیش بر روی این ارز سرمایه گذاری کرده‌اند همچنان بیش از 70% در سود هستند!

مثالی که در بالا مطرح کردیم را می توان به تمام موارد کریپتوکارنسی های بازار بزرگ ربط داد. در کل همه آن‌ها از بازار‌های نزولی بزرگ تاثیر پذیرفته‌ اند؛ البته توجه داشته باشید که بازار کریپتوکارنسی تنها بازاری نیست که از روند نزولی جهان تاثیر می پذیرد بلکه بازار‌های سنتی نیز بازتابی از این روند هستند و از روند نزولی بازار تاثیر می پذیرند؛ حتی ارز‌های جهانی مانند یورو و دلار آمریکا نیز تحت تاثیر تورم و بازار‌های نزولی قرار می ‌گیرند و ممکن است که با کاهش ارزش مواجه شوند.

با تمام این موارد که ذکر کردیم اینگونه می توان نتیجه گیری کرد که نمی توان به طور قطعی گفت که یک بلو چیپ به صورت قطعی از همه بازار‌های نزولی در امان است و هیچ وقت دچار نوسان نمی شوند. یک معامله گر یا یک سرمایه گذار نمی ‌تواند از سقوط نکردن یک سهام یا دارایی کریپتو به صورت 100% اطمینان حاصل کند.

هنگامی که شما در بازارهای مالی سرمایه گذاری می کنید نمی‌ توانید به صورت قطعی از کاهش ارزش سرمایه خود مطمئن شوید چرا که در هر نوع سرمایه گذاری، همیشه ریسک ‌هایی وجود دارند که باید آن‌ها را مورد ارزیابی قرار دهید و نباید همواره با اطمینان کامل به بازار اعتماد کنید.

مهم ترین نکته این بخش این است که هنگامی که صحبت از سهام یا کوین با سطح ریسک پایین می ‌شود و احتمال ریسک آن بسیار کم دیده می شود، به شکل نامحسوسی منظور این است که “سهام مورد نظر احتمالا منفجر خواهد شد اما عواملی هستند که باعث می ‌شوند این اتفاق رخ ندهد و یا از رخ دادن آن جلوگیری کند،” در این جا آن عوامل تفاوت بین یک سهام خوب و بد یا کوین قابل اتکا و بی ‌ثبات را مشخص می‌ کند.

بررسی ریسک سرمایه گذاری و عوامل درگیر در ریسک

آشنایی با بلو چیپ

برای آن که درک بهتری از ریسک سرمایه گذاری و عوامل درگیر در ریسک داشته باشید، به مثال زیر توجه کنید:

هنگامی که ما در یک بازار نزولی هستیم و نگاه ما به دو شرکت معطوف شده است، در روند نزولی قیمت ‌ها به آرامی سقوط می ‌کنند اما در مورد این شرکت ‌ها، شرکت A، در چنین وضعیتی هیچ گامی برای متنوع کردن بازار خود انجام نمی ‌دهد، آن‌ ها هیچ محصول جدید یا گامی برای کاهش هزینه‌ ها و آماده سازی حساب‌ های خود برای مواجهه با چنین شرایطی بر نمی ‌دارند و هیچ تلاشی برای نگه داشتن خود در سطح بالاتر نمی کنند.

در مقابل شرکت A، شرکت B وجود دارد که نه تنها ساختار خود را برای چنین زمان‌ های بدی بازسازی می‌ کند بلکه به دنبال توسعه محصولات جدیدی برای بازار‌های جدید است، شرکت B تمام تلاش خود را برای ارائه محصولات با گزینه ‌های بیشتر و افزایش فعالیت خود در راستای زنده ماندن در این شرایط انجام می ‌دهد و به نظر می رسد این شرکت با تمام قوا در حال پایداری در برابر بازار نزولی است برخلاف شرکت A.

جهت کسب اطلاعاتی در مورد دوره اسمارت مانی بر روی لینک کلیک کنید.

شرکت B که تلاش چشمگیری برا پایداری دارد، علاوه‌ بر این که به دنبال افزایش فعالیت ‌های خود در بازار‌های مختلف است بلکه برای افزایش رشد و بهره برداری از شرایط بازار نهایت تلاش خود را به کار می ‌بندد تا در شرایط نزولی بازار با شکست مواجه نشود.

اکنون نوبت آن است که این سوال را از خود بپرسید که آیا شرکت A شانس حفظ ارزش خود را خواهد داشت یا شرکت B؟ سرمایه گذاری بر روی کدام یک از آن‌ها امن ‌تر است و می تواند برایتان سود خوبی به ارمغان آورد؟ مسلما شرکت B پاسخ سوالات ما است و دلیل آن نیز بسیار واضح است.

گرچه بازار با روند نزولی همراه است اما شرکت با تمام قوای خود برای غلبه بر بازار نزولی تلاش می کند و در این مسیر پایدارتر از شرکت A فعالیت می کند، این موضوع در مورد دنیای کریپتوکارنسی و ارز‌های رایج آن نیز صدق می ‌کند.

پروژهای کریپتویی

پروژهای کریپتویی در بلو چیپ

در بازار کریپتوکارنسی نیز پروژه‌ هایی همچون بیت کوین و اتریوم همیشه خلاقیت خود را در توسعه و نوآوری ادامه داده‌ اند و در این مسیر حرکت کرده اند. چه در زمستان کریپتو در سال 2018 و چه امروز، آن ‌ها تلاش خود را برای بهبود تکنولوژی، ارائه دسترسی بهتر و افزایش کاربری ادامه می‌ دهند.

همواره عواملی همچون سقوط ارزش بیت کوین، اتریوم یا سایر پروژه‌های رایج کریپتو باعث توقف تیم آن‌ ها در توسعه پروژه و تکنولوژی‌های آن نشده است، آن‌ها دائما در تلاش برای باز پس گیری چیزهای از دست رفته و غلبه ‌بر آن هستند تا در این بازار نزولی مقاومت کنند.

بهتر است بدانید که در بازارهای مالی چرخه سقوط و ظهور همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت زیرا این بازار همواره با نوسانات بسیار زیادی مواجه است و تا زمانی که پروژه‌ های کریپتو به این روحیه پایداری و رشد خود ادامه دهند؛ به عنوان چیپ آبی در نظر گرفته می‌ شوند. این موضوع در بازار سنتی نیز صدق می ‌کند و نمی توان در مورد بازار سنتی استثنا قائل شد زیرا همانطور که در اول مقاله گفتیم چیپ آبی بازارهای سنتی را نیز شامل می شود.

برای آشنایی با دوره شکار فرصت های سرمایه گذاری، بر روی لینک کلیک کنید.

اگر بخواهیم به یک جمع بندی جامع برسیم اینگونه می توان گفت که در واقع همه چیز به عملکرد شرکت‌ ها و کوین‌ های کریپتو بستگی دارد که چگونه خود را نشان دهند و تا چه حد توانایی استقامت داشته باشند، تنها این مسئله باعث می ‌شود بتوانند در بازار‌های نزولی و شرایط سخت اقتصاد در بازار باقی بمانند.

همواره در بازارهای مالی به خاطر داشته باشید انتخاب یک سهام یا کوین کریپتو 100% ایمن غیرممکن است چرا که در هر صورت آن‌ها نیز از بازار‌های نزولی و شوک‌ های اقتصاد در کوتاه مدت تاثیر می‌ پذیرند و نوسانات این بازار اجازه نمی دهند که به طور قطعی در مورد ایمن بودن آن صحبت کنیم؛ اما کاری که شما می ‌توانید انجام دهید این است که در هنگام سرمایه گذاری چه در بازار بورس و چه کریپتو به خوبی تحقیق و مشاهده انجام دهید تا بتوانید به درست ترین گزینه دست یابید.



:: برچسب‌ها: دوره دکس تریدینگ، آموزش ارز دیجیتال، اتریوم، بیت کوین ,
:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی محمدی پور

موضوع مورد بحث این مقاله در مورد سطوح دی ناپولی است؛ بازارهای مالی در چند سال اخیر مورد استقبال بسیاری از سرمایه گذاران و معامله گران قرار گرفته است. امروزه افراد بسیار زیادی در تلاشند با فراگیری آموزش های بسیار زیاد در این بازارها به معامله بپردازند. حضور معامله گران بی شمار موجب شده است که استراتژی ‌های معاملاتی جدید و اصلاحات سیستم‌ های معاملاتی کلاسیک هر روز نمایان شوند و این استراتژی ها معمولا برای معامله گران بسیار کارساز و مفید واقع شده است. در این مقاله به معرفی یکی از مهم ترین استراتژی بازارهای مالی یعنی سطوح دی ناپولی می پردازیم. این روش توسط جو دی ناپولی مطرح شده است؛ ترید به روش سطوح دی ناپولی، سیستمی پرکاربرد و مبتنی بر انواع فیبوناچی است.

جو دی ناپولی کیست؟

جو دی ناپولی کیست؟

شاید برای شما هم تاکنون این سوال پیش آید که جو دی ناپولی کیست؟ بهتر است بدانید که جو دی ناپولی در واقع از مشهورترین چهره های بازارهای مالی است که بسیاری از معامله گران او را به عنوان مرد افسانه ای می شناسند. علت شهرت جو دی ناپولی این است که او موفق شد چیزهایی را در تجارت پیاده کند که یک معامله‌ گر معمولی فقط می ‌تواند درباره آنها رویاپردازی کند و توانایی خلق آن را ندارد. موفقیتی که جو دی ناپولی به دست آورد بر اساس کاربرد اصلی سطوح فیبوناچی است که سطوح DiNapoli نامیده می ‌شود.

اگر زندگی نامه جو دی ناپولی را مطالعه کنید خواهی دید که او یکی از موفق ترین معامله گران بازار مالی است که برای اولین بار سطوح دی ناپولی را معرفی کرده است. جو تحصیلات فنی گرفت اما در تمام عمر خود علاقه شدیدی به اقتصاد داشت و سعی می کرد در این حوزه مهارت بسیار زیادی کسب کند. اولین تجربه معاملاتی او در سال ۱۹۸۲ میلادی اتفاق افتاد و از آن زمان به بعد، او تلاش کرد در این حرفه به یکی از حرفه ای ترین افراد بازارهای مالی تبدیل شود.

افرادی که او را شخصا می ‌شناختند و رابطه نزدیکی با وی داشتند و با استراتژی معاملاتی او آشنا بودند، تأکید بر این دارند که سبک معاملاتی جو، ترکیبی باورنکردنی از شاخص‌ های عقب مانده و پیشرو است که در پایان سیگنال‌ های دقیقی را ارائه می ‌دهد که می تواند برای معامله گر بسیار مفید باشد؛ جو بخشی از پیشرفت ‌های خود را در کتاب‌ هایش به اشتراک گذاشته است.

در مورد سطوح DiNapoli – این‌ها سطوح فیبوناچی معمولی هستند، جو فقط چندین تکنیک ورود را ایجاد کرده و برخی اصطلاحات جدید را معرفی نمود و فقط به این اطلاعات بسنده کرده است. این ممکن است باعث سردرگمی معامله‌ گرانی شود که با سبک معاملاتی او آشنایی ندارند؛ پس استفاده از این تکنیک ها مستلزم یادگیری سبک معاملاتی جو دی ناپولی است.

معرفی اصول ترید به روش سطوح دی ناپولی

اصول ترید به روش سطوح دی ناپولی

در این بخش مقاله قصد داریم اصول کلی معاملات سطوح DiNapoli را در نظر بگیریم و به چگونگی رسم صحیح آنها بر روی نمودارها، تفسیر قرائت آنها نسبت به حرکت قیمت و اعمال آنها برای تعریف نقاط ورود به بازار بپردازیم. همانطور که در قسمت قبل گفتیم، استراتژی دی ناپولی بر اساس سطوح فیبوناچی است؛ در این روش فقط از نشانه گذاری افقی استفاده می ‌شود، قوس‌ های فیبوناچی و فن‌ ها اعمال نمی‌ شوند؛ به نمودار بالا توجه کنید:

از سطوح DiNapoli می توان به عنوان سطوح حمایت و مقاومت یاد کرد؛ اگرچه تفسیر آنها در مقایسه با سطوح معمولی عمیق تر است. آنها بر اساس سطوح Fibo هستند و به اصطلاح نوسان بازار یا به طور ساده‌ تر، یک روند را اعمال می‌ کنند. ما فقط به سه سطح فیبوناچی برای ترید به روش سطوح دی ناپولی نیاز داریم: ۶۱.۸%، ۵۰% و ۳۸.۲%. این ها سطوحی هستند که در نمودار شما به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده می‌ شوند.

سطوح Fibo در صورت روند صعودی به سمت بالا و در صورت روند نزولی به سمت پایین ترسیم می ‌شود. در حالت ایده‌ آل، خطوط از ۰٪ تا ۱۰۰٪ در جهت روند فعلی مرتب می ‌شوند، تمام سطوح Fibo بیش از ۱۰۰٪ برای تنظیم نقاط بسته شدن موقعیت استفاده می‌ شود.

سطوح DiNapoli را می‌ توان به دو صورت اعمال کرد؛ به عنوان یک توسعه و یا اصلاح؛ اصلاح برای تشخیص نقاط ورودی هدف اعمال می ‌شود، در حالی که یک شبکه توسعه برای تشخیص نقاط خروجی بازار ساخته شده است.

بررسی مفاهیم اصلی ترید به روش سطوح دی ناپولی

مفاهیم ترید به روش سطوح دی ناپولی

برای درک صحیح تر از معامله مبتنی بر سطوح DiNapoli ضروری است که قبل از هر اقدامی با برخی از اصطلاحات و عبارات‌ آشنا شوید؛ در این صورت می توانید به راحتی این معامله را فرا گیرید، به عبارت های زیر توجه کنید:

گره فیبو

اگر بخواهیم به شکل ساده گره فیبو را توصیف کنیم اینگونه می توان گفت که گره فیبو در واقع نقطه نمودار قیمت است که در آن حرکت اصلاحی به پایان می ‌رسد و دیگر ادامه پیدا نمی کند. جو دی ناپولی توصیه کرد که فقط با گره‌ هایی که بین ۳۸.۲% و ۶۱.۸% یافت می ‌شود کار کنید و آن را مورد استفاده قرار دهید. تمام گره‌ های واقع در زیر ۳۸.۲ درصد بسیار ناچیز هستند، در حالی که گره‌ های بیش از ۶۱.۸ درصد بسیار قوی هستند و این بدان معنی است که ممکن است بهبود روند به وجود نیاید.

محدوده بازار (فاصله بین نقاط افراطی)

با استفاده از فاصله ابتدا تا انتهای حرکت قیمت، سطوح Fibo بر روی نمودار ترسیم می ‌شود. اگر قیمت پس از پایان اصلاح، نقطه High یا Low خود را تغییر داد، باید نقطه افراطی سطوح را نیز جابجا کنید، در این حالت نوسان افزایش می ‌یابد.

انباشتگی

انباشتگی به مکانی روی نمودار گفته می شود که در آن تجمع چندین گره Fibo (چند سطوح اصلاح نزدیک به یکدیگر) شناسایی می ‌شود.

نقطه تمرکز (افراطی)

باید توجه داشته باشید که نقطه افراطی نوسان بازار، سطحی است که اصلاح قیمت از آن شروع می ‌شود. در واقع نقطه نوسان بازار را می توان را از طریق اصلاح قیمت شناسایی کرد؛ هنگامی که یک اکسترموم تغییر می ‌کند، نقطه تمرکز دیگری روی نمودار ظاهر می‌ شود، بنابراین، ممکن است چندین نقطه در نمودار در یک منطقه نوسان وجود داشته باشد.

سطح هدف

اگر قصد دارید در سطوح دی ناپولی به معامله بپردازید ضروری است که سطحی از نمودار قیمتی که می‌ خواهید در آن سود کسب کنید، را نقطه‌ گذاری کنید.

نقطه هدف

نقطه هدف هر نقطه از نمودار است که یک اقدام در آن برنامه ریزی شده است، اقداماتی از قبیل (ورود به بازار، خروج از بازار و غیره).

واکنش

واکنش به بیان ساده به تصحیح تمام شده در یک حرکت روند گفته می شود، البته باید به این موضوع توجه کنید که ممکن است چندین واکنش در یک شعاع نوسانی تشکیل شود.

نمودار قیمت همواره در حال حرکت و تغییر است و هر بار نوسانات بازار باید نسبت به نمودار اصلاح شود و این موضوع غیر قابل اجتناب است؛ در این حالت، نوسانات هر بار گسترش می ‌یابند که منجر به تغییر در تعداد نقاط تمرکز روی نمودار می‌ شود. در این شرایط اصلاحات قیمت به نام «واکنش» در مرکز نوسانات بازار ظاهر می ‌شود و هر یک از آنها، شاخص خاص خود را دارد.

نکاتی درباره ترید به روش سطوح دی ناپولی

ترید به روش سطوح دی ناپولی

برای معامله به روش سطوح دی ناپولی باید یکسری نکات را در نظر بگیرید در این صورت می توانید بهترین عملکرد را داشته باشید. ایده پشت این روش به الگوهای شمعدانی متکی نیست و وابستگی به این الگوها ندارد؛ در واقع ایده این است که وقتی قیمت از هر یک از این سطوح رد شد و یک الگوی ABC را تشکیل داد، باید شواهد قوی برای از سرگیری بازار در جهت اصلی خود وجود داشته باشد و بدون مشاهده شواهد قوی نمی توان گفت که بازار در جهت اصلی خود در حال حرکت است.

علاوه بر این، شما می ‌توانید با دقت سطح سود را اندازه ‌گیری کنید و اندازه گیری سود یکی از مزایای سطوح دی ناپولی است. همچنین از مهم ترین ویژگی های استراتژی سطوح دی ناپولی می توان به این اشاره کرد که برای ترسیم سطوح و پسوندها فقط به ابزار اصلاح فیبوناچی نیاز دارید.

نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که سیگنال ‌های دریافتی از سطوح، تنها در صورتی نتیجه می ‌دهند که سطوح تصحیح و همچنین سطوح انباشت/حمایت در محدوده سطوح ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ قرار داشته باشند و در غیر این صورت این سیگنال ها کارایی خاصی ندارند و سایر سیگنال‌ ها نادیده گرفته می ‌شوند.

بهتر است در استفاده از استراتژی سطوح دی ناپولی از سطوح معمولی Fibo برای رسیدن به آخرین اصلاح به عنوان سطوح سود دریافتی استفاده کنید تا حد ضرر را روی ۱۶۱.۸ درصد و ۲۶۱.۸ درصد قرار دهید.

تعداد نوسانات روی نمودار همیشه برابر با تعداد اعداد فوکوس است، اعداد فوکوس همیشه در سمت راست واکنش ‌هایی که با آنها مرتبط هستند قرار دارند. به عبارت دیگر، اصلاحات قیمتی که در نوسانات سطوح ایجاد می‌ شوند باید در سمت چپ عدد فوکوس قرار گیرند.

در نظر داشته باشید که در معامله به روش سطوح دی ناپولی، هر چه بازه زمانی بیشتر باشد، تعداد واکنش‌ها کمتر می ‌شود و میزان بازه زمانی با تعداد واکنش ها رابطه مستقیمی دارد و به یکدیگر وابسته اند. همانطور که می دانید هنگام کار بر روی تایم فریم‌ های مختلف، حرکت قیمت در بازه‌های زمانی کوچک بسیار سریع است. در حالی که این حرکات حتی در دوره‌های بالاتر نمایش داده نمی ‌شوند و نمی توان آن ها را مشاهده کرد، این قانون به ترتیب معکوس نیز استفاده می‌ شود: زمانی که قیمت مقاومت/حمایت قوی را تشخیص می ‌دهید، می‌ توانید واکنش ‌ها و نوسان‌ های لازم را که در تایم فریم‌ های بالاتر نمایش داده نمی‌ شوند، با استفاده از تایم فریم‌ های پایین ‌تر پیدا کنید.

برنامه‌ های افزودنی Fibo/DiNapoli

برنامه‌ های افزودنی Fibo/DiNapoli

شبکه افزونه‌ های DiNapoli به معامله گر این اجازه را می دهد تا نقاط خروجی بازار را بر اساس شبکه توسعه فیبوناچی تعریف کند، معامله گر می تواند از سطوح ۱۰۰ ٪، ۱۶۱.۸ ٪ و ۲۶۱.۸٪ که نقاط هدف هستند برای تعیین سود برداشت استفاده کند.

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می ‌کنید شبکه افزونه‌های Fibo به روش زیر ساخته شده است:

اول برای یک روند نزولی: از قیمت پایین شروع می ‌شود تا اوج تصحیح قیمت که توسط خط بازگشت قیمت در ۳۸.۲ درصد و بالاتر شروع می‌ شود.

دوم برای یک روند صعودی: از قیمت پایین شروع می ‌شود تا حداقل اصلاح قیمت که از سطح ۳۸.۲ درصد و بالاتر عبور می ‌کند.

اگر کتاب ترید با سطوح دی ناپولی را مطالعه کرده باشید متوجه می شوید که نویسنده در کتاب به مفاهیمی چون «اعداد تمرکز چندگانه» و «نوسانات بازار» توجه زیادی دارد و بر این مفاهیم تاکید می کند. بهتر است بدانید که این الگوها در هنگام معامله ابزار با نمودارهای مکرر معمول هستند، چنین الگوهایی از تاب‌ های ساده، پیچیده ‌تر هستند، مشکل اصلی آن، مرتب کردن سطوح غیرضروری است.

از مهم ترین مزایای انکارناپذیر کتاب می توان به این اشاره کرد که نه توسط یک نظریه پرداز، بلکه توسط یک تاجر و مدیر باتجربه نوشته شده است. در واقع این کتاب توسط یک فرد با تجربه و مهارت بسیار عمیق به نگارش در آمده است. استدلال محکم دیگری که به نفع آن است، استفاده از سطوح Fibo است که از طریق یک آزمایش زمان چند صد ساله گذرانده شده و از نظر ریاضی متعادل سازی و تأیید شده است؛ علاوه بر این، نمونه‌ های ارائه شده در کتاب نه تنها بازارهای کالا و سهام، بلکه معاملات آتی ارز را نیز توصیف می‌ کند و اصول آن را می ‌توان در بازار فارکس نیز به کار برد.

بررسی نحوه ترید در روش سطوح دی ناپولی 

نحوه ترید در روش سطوح دی ناپولی

برای درک بهتر این موضوع بهتر است یک معامله را با استفاده از سطوح DiNapoli در نظر بگیرید. به طور خلاصه، ایده اصلی آن که در کتاب او توضیح داده شده است، به شما اجازه می ‌دهد تا چندین تاکتیک معاملاتی را با سطوح «تهاجمی» و «آرام» توسعه دهید.

استراتژی تهاجمی که در بالا به آن اشاره کردیم دارای دو روش ورود به بازار است: استراتژی ‌های بوش و بونسای. در این روش‌ها، اصل معاملات مشابه است، تنها تفاوت در محل توقف ضرر است و به غیر از این تفاوت دیگری باهم ندارند.

استراتژی آرام همچنین دو روش را توصیف می ‌کند: مین روب A و مین روب B.

هنگام استفاده از روش معاملاتی تهاجمی، فرض می ‌شود که قیمت از سطح ۳۸.۲ درصد و نوسانی که قبلا شکل گرفته است، عقب نشینی می ‌کند. تنها تفاوت بین استراتژی‌های بوش و بونسای در سطح فیبو است که پس از آن یک توقف ضرر تنظیم می ‌شود.

اول به بررسی روش بوش می پردازیم، طبق این روش موقعیت‌ ها باید در لحظه ‌ای باز شوند که قیمت در شبکه اصلاحات ایجاد شده از سطح ۳۸.۲ درصد در جهت روند فعلی عبور کند. در حالی که یک توقف ضرر بیشتر از سطح ۵۰ درصد قرار می‌ گیرد، با توجه به روش بونسای، ورود به بازار شبیه به بوش است؛ اگرچه یک توقف ضرر کمتر از سطح ۵۰ درصد فیبوناچی تعیین می ‌شود.

همچنین باید توجه کنید که استفاده از این روش‌ ها به عنوان تاکتیک تهاجمی در نظر گرفته می ‌شود و کارایی جز این ندارد؛ زیرا این خطر وجود دارد که بازگشت قیمت در نمودار اتفاق نیفتد و قیمت در یک مدت زمانی بسیار کوتاه ثابت بماند و تغییر نکند. پس توصیه می کنیم اگر قصد دارید از این روش استفاده کنید ابتدا صبر کنید تا تایید کامل سیگنال در سمت امن باشد و پس از آن به معامله بپردازید.



:: برچسب‌ها: دوره دکس تریدینگ، آموزش ارز دیجیتال، اتریوم، بیت کوین ,
:: بازدید از این مطلب : 85
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 شهريور 1402 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد